کد مطلب:88684 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:316

و فی الرخاء شکور











مقام دیگر بعد از صبر، مقام شكر است، گفتیم كه دومین مرتبه ای است كه مولی به مقام شكر اشاره می كنند، در مرتبه ی اول فرمودند: «یمسی و همه الشكر و یصبح و همه الذكر» كنایه از اینكه دائم در ذكر و شكرند، صبح كه می كنند همشان ذكر است تا خداوند درهای رحمت را بروی آنها بگشاید و شام كه می كنند از نعمتهای الهی شكرگزارند. در این فراز نیز اشاره به شكر در آسایش و راحتی می كنند، در مقابل صبر در ناراحتی، شكر بابی است كه خداوند از آن باب نعمت را افزون كند.

امام صادق (ع) فرمودند: «در هر نفسی از نفسهای تو شكری لازم است، برای تو و بلكه هزار شكر یا بیشتر است، كمترین حد شكر این است كه نعمت را از طرف خدا دیده و علتی را كه مورد علاقه قلب و جالب توجه باشد برای نعمت نتراشد و تنها علت و سبب نعمت را خدا دانسته و به آنچه او عطا می كند، راضی باشد و به وسیله ی نعمت های او معصیت و مخالفت اوامر و نواهی او نكند.


شكر باشد دفع علتهای دل
سود دارد شاكر از سودای دل

[صفحه 515]

شكر، جان نعمت و نعمت چو پوست
زانكه شكر آرد تو را تا كوی دوست


نعمت آرد غفلت و شكر انتباه
صید نعمت كن به دام شكر شاه[1].


گفتند حضرت عیسی به مردی گذشت كه نابینا، زمین گیر و گرفتار مرض برص شده و گوشتهای بدنش از هم متلاشی شده بود ولی او پیوسته می گفت: «الحمدلله الذی عافانی مما ابتلی به كثیر من الناس» یعنی حمد و سپاس (و شكر) خدای را سزاست كه مرا از آنچه بسیاری از مردم را به آن مبتلا گردانیده است، سلامت و در امان داشت.

حضرت عیسی (ع) فرمودند: ای مرد عاجز چه بلائی است كه خداوند آن را از تو باز داشته است و از آن در سلامت هستی كه دیگران گرفتار آن می باشند، و شكر آن را می نمائی؟ مرد عاجز و كور عرض كرد من بهتر هستم از كسانی كه خداوند آن معرفت و ایمان و شناسائی خودش را كه در دل من گذاشته است در قلبشان قرار نداده است!

عیسی فرمود: دست خود را جلو بیاور! وقتی عاجز دست خود را پیش آورد، حضرت عیسی به امر خداوند عالم او را شفا داد كه در همان وقت سالم و زیبا گشت به طوری كه از تمام مردم از نظر جسمی و صورت بهتر شد و از آن به بعد همراه حضرت عیسی (ع) به راه افتاد و از شاگردان مخصوص آن حضرت گشت.[2].

آری نه فقط برای نعمتها باید شكرگزار بود، بلكه برای مصیبت و بلا نیز باید شكرگزار بود.

شخصی نزد یكی از بزرگان رفته و حال وی را پرسیده بود، او فرموده بودند: الحمدلله هنوز روی مریضی و فقر را ندیده ام، در حالی كه وقتی این را گفته بود، چند سال بود زمین گیر شده بود و خانه او در گرو مردم بود، هم مریض و هم فقیر بود ولی

[صفحه 516]

باز، ناشكری نمی كرد!

غزالی در كیمیای سعادت می گوید: در هر بلائی پنج گونه شكر واجب است:

1- مصیبت اگر در امر دنیوی و بدن باشد، شكر لازم دارد، زیرا مصیبت در دین و دچار شدن به كفر و شرك بسیار بزرگ است و به خاطر این است كه در دعا می خوانیم: «اللهم لا تجعل مصیبتنا فی دیننا» خدایا مصیبت و ابتلاء ما را در دین ما قرار مده.

2- هیچ بیماری و بلائی نیست مگر آنكه بالاتر از آن متصور و موجود است باید شكر كرد كه بدتر از این نیست، هر كس مستحق هزار تازیانه باشد و صد تازیانه خورد جای شكر دارد، یكی از بزرگان ظرف خاكستر بر سر او ریختند، گفت: الحمدلله و شكر كرد، گفتند: چرا شكر می كنی گفت، كسی كه توقع داشت آتش بر سر او ریزند وقتی خاكستر ریختند جای شكر دارد.

3- عقوبت اگر در دنیا به انسان رسد، جای شكر دارد كه عقوبت اخروی بسیار سخت و گران است. در روایت از رسول گرامی است «كسی را كه در دنیا عقوبت كردند در آخرت نكنند»، بلا كفاره گناه است و دیگر جائی برای عقاب نمی گذارد، اگر طبیب داروی تلخ به تو دهد و «فصد» یعنی رگ تو را بزند و خون گیرد، رنج این، به رنج بیماری سخت می ارزد.

4- وقتی مصیبت و بلائی كه در لوح محفوظ نوشته شده و مقدر بوده به انسان می رسد، باید شكر كند كه این بلا از سرش گذشت.

5- مصیبت دنیا ثواب آخرت دارد، و جای شكر است از دو جهت: یكی ثواب بردن چنانكه در اخبار آمده است و دیگر مصیبت موجب عدم الفت و انس با دنیا می شود و راحت تر زندگی می كند و راحت تر می رود.[3].

پس برادرم شاكر باش كه قضاء الهی حتمی است، اگر شكایت كنی اجر خود

[صفحه 517]

بری، پس شكرگزار، تا ثواب بری. گویند حضرت سلیمان فرزندی داشت كه از دستش برفت، از غم او رنجور شد، دو فرشته به صورت دو خصم پیش او آمدند. یكی گفت: ای پیغمبر خدا، من در زمین كشت كردم و مزرعه ای شد این مرد زیر پا تباه كرده، دیگری گفت: او در راه كشت كرده و چون راه نبود بناچار از روی آن رفتم.

سلیمان به اولی گفت: چرا در راه كشت كردی، مگر نمی دانستی مردم روی آن می روند؟ گفت: ای سلیمان تو نمی دانستی آدمیان بر راه مرگ نشسته اند، چرا به مرگ پسر خود ماتم گرفته ای؟! (تو فرزند خود را در جلو راه مرگ گذاشته ای، نه تو كه همه انسانها چنین می كنند پس اگر با مرگ از دست تو رفت غصه مخور) سلمان آگاه شده و استغفار كرد.[4].

حاتم اصم گفت: «خداوند متعال روز قیامت به وسیله ی چهار كس بر چهار گروه حجت تمام كند، به سلیمان بر توانگران، به یوسف بر بندگان، به عیسی بر درویشان و به ایوب بر اهل بلا[5] (باید مثل ایوب شاكر بود و اگر عذر در صفحه ی قیامت آوریم، كه نمی توانستیم، خداوند می گوید چرا ایوب توانست)؟


صفحه 515، 516، 517.








    1. مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه باب شش- ترجمه مصطفوی صفحه ی 27.
    2. جامع السعادات، جلد 3، صفحه ی 167.
    3. كیمیای سعادت، جلد 2، صفحه ی 381 تا 384. (با كمی تصرف).
    4. كیمیای سعادت، جلد 2، صفحه ی 381 تا 384. (با كمی تصرف).
    5. كیمیای سعادت، جلد 2، صفحه ی 381 تا 384. (با كمی تصرف).